هواداران سازمان آزادیبخش مردم افغانستان (ساما)
۱۵ اگست ۲۰۲۳



فاشیسم تمام عیار طالبانی،
تحفۀ اهدائی امپریالیسم و ارتجاع به مردم افغانستان
(۱)

پانزدهم اگست (۲۴ اسد) در دفتر ایام  و روند تکوین و سیر رویداد های خونین و در حافظۀ جمعی مردم ستمدیدۀ افغانستان مثل  ۷ و ۸ ثور، ۶ جدی و ۷ اکتوبر (۱۵ میزان)  نماد جنایت، تجاوز، کشتار، ظلمت، اسارت و اشغالگری استعماری قدرت های متجاوز امپریالیستی و ارتجاع حاکم بومی  و منطقه در افغانستان ستمزده شمرده می شود.
به رغم نفرت، انزجار و اعتراض مردم ستمدیدۀ افغانستان، به دلیل حمایت های پیدا و پنهان دولت ها و محافل امپریالیستی غرب و شرق و دول مرتجع آزمند متجاوز و تاراجگر همجوار و منطقه، دو سال از عمرننگین این سلطۀ تراز فاشیستی پر از خون، خیانت و جنایت مزدوران خودفروخته و جنایتکار طالبان می گذرد. فاشیسم تئوکراتیک طالبانی داغ نازدودنی ننگیست تا ابد بر جبین امپریالیسم. امپریالیسم اشغالگر و شرکاء به مثابۀ عامل اساسی برگشت طالبان، شریک جنایات هولناک طالبان بوده و در دادگاه وجدان انسانی و محکمۀ تاریخ محکوم اند و از آن جدا نشدنی.
دو سال قبل اندر این روز (۱۵ اگست ۲۰۲۱) مزدوران  فاشیست طالبان نگه داشته شده در آستین توطئۀ امپریالیسم و ارتجاع، پس از تمهید هژده ماهه در دوحه، به کمک مستقیم امپریالیسم اشغالگر امریکا و شرکای اشغالگری اش در ظاهر امر فاتحانه وارد کابل شدند. همزمان دولت مزدور ساخته و پرداختۀ اشغالگران به ریاست مزدور پوشالی و خائن ملی "اشرف غنی" که طی دو دهه با هزینۀ میلیارد ها دالر سر پا ایستاده شده بود، مثل دیوار فرسوده از بنیان فرو ریخت؛ مزدوران جدید طالبانی امپریالیسم و ارتجاع منطقه به جای مزدوران قبلی در ارگ پوشالیان کابل مستقر شدند؛ و در پیامد آن، وضعیت اشغالی (مستعمراتی نوع کهن) کشور ما به گونۀ رسمی در عین تداوم سلطۀ عملی و غیرمستقیم استعماری امپریالیسم متجاوز امریکا و سائر دول استعمارگر و مرتجع بر افغانستان، پایان یافت.
برگشتانده شدن دو بارۀ خودفروختگان جنایتکار طالبی به اریکۀ قدرت پوشالی توسط امپریالیسم امریکا و شرکای منطقه ئی و فرامنطقه ئی اش در چارچوب ستراتیژی منطقه ئی تعدیل شدۀ امپریالیست های غربی عمدتاً امریکا، افغانستان را در گرداب متلاطم بحران بزرگی فرو برده و برای کشور و مردم ما پیامد های فاجعه انگیز سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، علمی، روانی و محیط زیستی به بار آورده است. این بحران فزاینده پس از دو سال نه تنها کاهش نیافته، بلکه با گذشت هر روز توأم با تشدید و تعمیق تبعات ویرانگر آن، تشدید نیز شده است.
به رغم "ضد اشغال" نمائی سالوسانه و منافقانۀ گروه اجیر طالبان قبل از تقرب به ارگ مزدوران قبلی امریکا و تظاهر بر پیروزی این گروه در برابر نیرو های اشغالگر دول امپریالیستی، در رأس امریکا، گروه دلال میهن فروش طالبان از بدو تولدش در برونمرز تا برگشت مجددش بر اریکۀ قدرت به اتکای قدرت های متجاوز و استعمارگر بیرونی، از منظر ملی، نه محصول مبارزۀ این گروه بوده، نه این دستۀ ریاکار موجودیت مستقل داشته است و نه پیروزی اش نتیجۀ شکست نظامی استعمارگر متجاوز در کشور اشغالی ما بوده است. به عکس، قدرت گیری مجدد گروه طالبان، نتیجۀ اشغال کشور، موجودیت و معاضدت امریکای اشغالگر و شرکاء در طی ۲۰ سال بوده است. دولت های امپریالیستی امریکا و شرکاء با تعدیل قسمی ستراتیژی منطقه ئی شان در قبال اورآسیا و به ویژه آسیای میانه، فقط مزدوران تازه نفس طالبانی را به جای مزدوران قبلی نشاندند. با این کار امپریالیسم جنایتکار امریکا همراه با شرکای تجاوزش به کشور ما، پس از "دموکراسی بازی" مسخرۀ مزدوران "مدنی" و تسلیم طلب در کنار شقی ترین و خونریز ترین خودفروختگان اسلام سیاسی نوع جهادی و تکنوکرات های وارداتی، جامعۀ ما را تا درون تاریکخانۀ قرون وسطی به قهقراء برده و در قبال ستم و جنایات هولناک فاشیست های طالبی سکوت معنی دار پیشه کرده، با آن تفاهم داشته و کنار آمده است.
به رغم این ظاهر نمائی ریاکارانۀ طالبان مبنی بر غلبه بر امپریالیسم اشغالگر غربی و مخالفت مصلحت آمیز گاه به گاه نمایندگان این گروه منافق با امپریالیسم امریکا، طی این دو سال، هم سلطه و نفوذ پیدا و پنهان امپریالیسم امریکا و شرکاء در عرصه های سیاسی، اقتصادی، نظامی و استخباراتی ادامه یافته و سیر اوضاع و رویداد های دو ساله نشان می دهد که امپریالیسم امریکا بر زمین و فضای کشور ما مسلط بوده و فضای آن را در اشغال خود داشته است. از این منظر، طالبان و امارتش یک گروه و ادارۀ پوشالی مزدور فاقد صلاحیتی بیش نیست. از نگاه اقتصادی این گروه ضد ملی و ضد مردمی و ادارۀ سرکوبگر آن متکی به سرازیر شدن بسته های اعلام شده و اعلام نشدۀ دالر و سائر ارز های معتبر دول امپریالیستی غربی و شرقی در کنار عواید مافیائی و تاراج منابع ملی به قیمت فقر ۹۰ درصدی مردم افغانستان، بیکاری مطلق زنان و مردان شاغل در بخش های تولیدی و خدماتی، متکی بوده و همین منابع عمدتاً  در خدمت حرکت ماشین جنگی و سرکوب آن به کار رفته است.
طی دو سال کلیه عملکرد جنایات روزمرۀ ادارۀ این گروه در جلو دیدگان هموطنان زجر دیده و شکنجه شدۀ ما قرار داشته است:

الف ــ موارد متفرقه از طرز نگرش و عملکرد
خـائـنـانه و جنایتکارانۀ طالـــبــان طی دو سال:

نقض هدفمند و سیستماتیک حقوق بشر در اشکال تطبیق احکام بدوی و خشن شریعت بر زنان و مردان، نقض مکرر عفو عمومی، بستن مکاتب و دانشگاه ها به روی دختران بالاتر از ده سال، برکنار کردن زنان شاغل در بخش های مختلف خدماتی و تولیدی مثل معلمان زن، بستن آرایشگاه ها و بیکار ساختن هزاران زن شاغل در این بخش، منع گشت زنان در پارک ها و اماکن عمومی، به حاشیه راندن و زندانی ساختن زنان (برخورد برده وار با نیم نفوس کشور)، غصب اماکن و قصر های مزدوران قبلی فراری و تبدیل آن به مقاصد جاسوسی، سیاسی، زندان و استفادۀ شخصی زورمندان طالبان، غصب ملکیت های بی صاحب و جایداد های عمومی و تبدیل اسناد مالکیت آن، استقرار نظامیان سرکوبگر و زورگوی طالبی غیربومی در مکاتب و خانه های مردم، جا به جا ساختن ناقلین تازه وارد با هویت مجعول در ملکیت های مرمان محلات و کوچ دادن اجباری آنان، غصب زمین ها و چراگاه های مردم برخی محلات، نفرت پراکنی قومی ــ زبانی و مذهبی، ترویج شوونیسم عظمت طلبانۀ قومی ــ جنسیتی، تشدید معضل حل ناشدۀ کوچی ها با باشندگان محل در ولایت های مرکزی و شمالی کشور، تعطیل رسانه ها، منع آزادی بیان، آزار و اذیت و زندانی و شکنجۀ اهالی رسانه ها، تهدید و بستن چاپخانه های خصوصی در مرکز و ولایات، دشمنی آشکار با کلیه مظاهر فرهنگ، با فرهنگیان و دانشمندان، تغییر نصاب تعلیمی مکاتب و دانشگاه ها و تبدیل این مراکز علمی  به مدارس و ماشین طالب پروری، زمینه سازی عمدی برای فرار مغز ها و به ویژه جوانان از کشور، برپائی محاکم صحرائی، اعدام، شلاق زدن و سنگسار دلدادگان، سرکوب خونین اعتراض زنان معترض و خاموش ساختن صدای آنان به کمک دره، زندان، شکنجه، تجاوز جنسی و تهدید ناموسی، زورگوئی و اعدام های بدون محاکمه توسط زورمندان طالب در مرکز و ولایت ها، ازدیاد دزدی و ناامنی توسط ملیشه های طالبی به رغم ادعا ها و تفاخر اولیۀ این گروه مبنی بر تأمین امنیت در کشور، ترویج ارتشاء و ارتباط (رابطه به جای ضابطه) در دفاتر ادارۀ طالبان و احذ رشوت از نیازمندان خدمات دولتی این گروه، اهم سیاست ها و کارکرد های میهنفروشانه، ستمگرانه و غلظت ماهیت سراپا ارتجاعی این گروه حاکم بر ظلمتکده و ستمکدۀ افغانستان امروزی را می سازد.
ادامه دارد